دل نامه | برسد به دست بهتـــرین پدر دنیا.. *نامه ای به آسمان*

 

♡❤︵‿  بِسمِ رَبِّ المَهدی .. به نام خدای آسمان ها ...  ︵‿ ❤♡

 

السّلام علیک یا بقیـّـة الله فی ارضه ...

السّلام علیک یا قائم آل نبی ...

 

---

 

سلام بر تو ای بلند آسمانی ام ...

سلام بر تو ای امام عزیزتر از جانم ...

سلام بر تو ای محبوب دلها ...

 

سلام بر تو ... ای که عشق را تفسیر میکنی ...

سلام بر تو ... ای که هستی کس بی کسی های من ...

سلام بر تو ای مهربان سرورم ...

💕 ســــــــــــــلام آقا و مولای من ... 💕

 

︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤ 

 

 

سلام بر نگاه تو بلند آسمانی‌ام!

که از حضیض خاک‌ها به اوج می‌کشانی‌ام

من ازتبار لحظه‌های تند سیر زندگی

تو از تبار دیگری بهار جاودانی‌ام

 

︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤

 

 

سلام بابای آسمانی ام ...

آری فدایت شوم .. آمده ام تا نامه ای بنویسم برایت ...

و بسپارمش به دست باد تا برساند به دست بهترین پدر دنیا ...

نامه ای از اعماق قلب عاشقم مینویسم .. برای قلب مهربانت عزیزِ جانم ..

این نامه شروعی ست برای دل نامه های من به پیشگاه تو ...

مینویسم تا آرام بگیرم ...

مینویسم به این امید که میدانم میخوانی و جوابم خواهی داد ...

مینویسم به عشق اینکه روزی که آمدی و دیدمت ...

همه ی دل نامه هایم را برایت بیاورم ...

و تو با دستخط زیبایت

بر انتهای تمامشان امضایی پدرانه بزنی

و بگویی که دل نامه هایت به دستم رسید دخترکم ...

و من بوسه ای بر دستان پر مهرت بکارم و تو را عاشقانه به نظاره بنشینم ...

 

 

* بابای من ...

میدانم که میدانی چقدر مشتاقانه در انتظار روزی ایستاده ام

که بیایی و من با شوری سرشار

به استقبالت بیایم

و گَرد راه از صورت چون ماه تابت پاک کنم

و با چشمانی بارانی ...

سرشار از عشق ...

سرشار از شوق ...

سرشار از شورِ وصال ...

به چشمان پر مِهر پدری که سالهای سال

از دیده ام پنهان بود

و میدانستم که هست و می بیندم

ولی من لایق دیدارش نبودم و پیدایش نکردم ...

عاشقانه خیره شوم ...

و بوسه بر قدمگاه آمدنت بزنم ..

و تو به رسم پدر بودنت

کمی مرا در آغوش بگیری و آرامشی همیشگی برایم رقم بزنی ...

 

هر روز بارها در پیشگاه خدا " اللهم کن لولیک .. " میخوانم برای سلامتی ات ...

" الهی عظم بلاء .. " میخوانم برای تعجیل در دیدارت ...

با " عرفنی نفسک .. " شبها امتحان شیعه گی ام را پس میدهم پدر عزیزم ...

برای دیدارت لحظه شماری میکنم ...

هر صبح که چشم میگشایم ... به شوق این است که ببینمت ..

هر شب که چشم میبندم ... به شوق این است که به خواب ببینمت ..

و به امید اینکه چشم که باز میکنم تو آمده باشی ...

 

 

مولای من ...

انتظار کشیدن به عشق دیدارت بس زیـــــــــــباست ..

اما سالهای ندیدنت .. سالهای تنهایی ات به هزاره کشیده جانم به فدایت ...

 

آری میشود هر روز در انتظــــــــار بود و امیدوار ..

ولی نمیشود دل را جز به دیدار آرام کرد ...

 

نمیشود پدری این چنین مهربان را داشت

ولی از دیدارش محروم بود

و بتوان که آرام گرفت در فراقش

 

نمیشود عزیزم ...

نمیشود مهربانم ...

نمیشود عشق من ...

 

 

فعلا این اولین دل نامه ام را میسپارم به دست باد .. تا بعد ...

به امید دیــــــــدار پدر آسمانی ام ...