دلنوشته :: 💕 پــاتوق منتظران

💕 پــاتوق منتظران

♡ انتظــــار آمــــادگی ست نه وادادگــــی ....







💕 پــاتوق منتظران

♡ انتظــــار آمــــادگی ست نه وادادگــــی ....

💕 پــاتوق منتظران

●●●▬▬▬ ♡بهانه های انتظار...♡ ▬▬▬●●●

*❤ مرا عهدیست با مَهدی(عج) ❤*
*❤ که تا جـــان در بدن دارم ❤*
*❤ به راهش گام بردارم ❤*

●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬●●●

شیخ کلینی روایت کرده اند از امام جعفر صادق (ع)
که این دعا را تعلیم زُراره فرمود
که در زمان غیبت و امتحان شیعه بخواند :

اُللّهُمَّ عَرَّفْنی نَفْسَک

فَاَنَّک اِنْ لَمْ تُعَرَّفْنی نَفْسَک لَم اَعْرِفْ نَبِیَّکَ،

اُللّهُمَّ عَرَّفْنی رَسُولَکَ،

فَاَنَّک اِنْ لَمْ تُعَرَّفْنی رَسُولَکَ لَم اَعْرِفْ حُجَّتَکَ،

اُللّهُمَّ عَرَّفْنی حُجَّتَکَ فَاَنَّک اِنْ لَمْ تُعَرَّفْنی حُجَّتَکَ

ضَلَلتُ عَنْ دینی؛

💕 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💕

●●●▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬●●●

💕 کلُ یوم ٍعاشـــــــــــــــورا 💕

💕 و کلُ عرضٍ کـــــــــــرببلا 💕

♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥

در این رسانــه ی دنیا،
میان بــــــــرفک ها
نه مانده از تو صـدایی،
نه مانده تصویــــری

♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥

امـــا حالا ما آمده ایم تا زینبت شویم مولا ...

رسانه ای میسازیم زینب گونه ...

از تـــو: هم صدا بر جای میگذاریم

هم تصویر

هم عاشقانه مینویسیم

هم عارفانه

اینجا همه چیز از آنِ توست عشق من

💕 مَهـــدی جـــانم 💕

♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥

در تلاطم آغوشت
احمقانه است شناگر ماهری بودن!
در تو
تنها باید غرق شد

♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥

تو مثه آبی روی آتیشم
لحظه به لحظه عاشقت میشم
جادّه ی عشق و رو به من وا کن
خواب دنیا رو غرق رویا کن

♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥

چقد قشنگـــــــــــــــــــــــــه
اینقد مخلصانه برا امام عصر(عج)
مطلب بنویسیم و کار کنیـــم
که آقا شب ظهـــــُــور
خبــــر ظهورشونو
بدن مـــــــــا
بــراشون
منتشر
کنیم!

♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥

گمنامی برای شهوت پرست ها درد آور است
اگر نه همـــه اجــــر ها در گمنـــامی ست
(شهید سید مرتضی آوینی)

💕 میخواهم گُمنـــام بمانم 💕
♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥♥•♥
مدتهاست وِردِ زبانم شده است
اللـّـهم عجّـل لولیّک الفــــرج...
آخر آقا جان من بی تو یعنــی :
فَنـــــــــــــــا

اللـّـهم عجّـل لولیّک الفـرج و العافیة و النّصر
و جعلنا من خیرِ انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ...

patoghemontazeran@chmail.ir

♡ آخرین حرفهای بی بهانه
♡ لوگوهای ما
♡ دعای سلامتی امام زمان
♡ لوگوی همسنگران ارزشی
♡ امکانات وب
♡ لوگوی شما

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

دادِ دل | مُحِبّ ♡مـَـهدی♡

دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۲۷ ب.ظ

سلام سید مَهدی ام

آقا جان جایی شنیدم که تو برای ظهور شــــیعه نمیخواهی .. مسلمــــان نمیخواهی

 

" تــــــــو تنهـــــــــــــا مُحِـــــبّ میخواهی "

 

آتــــــــــش گرفتم این جمله را که شنیدم :'(

 

میگفت : برای زمینه سازی ظهور : همین بس که  محبّ مَهدی بسازیــــد

 

محب : عاشــــــق

 

.

.

امامم : عزیزم : مولایم : آقا جــــــــان : بمیرم مولاااااااااا ،

تو تنها محب میخواهی و هنوز نیــــــــــــــــــافته ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

 
من نباشم که ببینم تو با این همه عشقی که به ما داری

با این همه محبتی که به جهانیان داری هنوز کسی عاشقت نیـــــــــــــــست !!!!!!!!!؟؟
 

 
نه جانم به فدایت ... این گونه نیست !!! مگر میشود ؟؟؟
نه آقای من .. صبر کن ... دوستت داریم ..

عاشقات هستیم مَهدی ام ... اما هنوز ، شاید ، فقط ، بلد نیستیم عشق درون سینه ی مان را بـــازگوییم ...

 
مولای من : ای عزیزتر از جانم ، فقط اجازه بده

تا عشق آسمانی تورا از این قفس سینه رها کنم و به جهانیان نشان دهم تا عاشقت شوند ...

 

 
تو بخوان برای دلـــــــــم ...

من قول میدهم با عشقی سرشـــار

واژه هایت را که برای قلب کوچکم میخوانی

بر روی هرصفحه ای در این سو و آن سو روانه میکنم

و بر تمام عالمیان عشق تورا میبارانم ...

تو بر من ببــــــار عزیـــــزم ..

ببـــــــــــــار ...

 

اجازه بده  " من ، تــــــو شَوَم "  و از این مــــــن ، رهــا شــــــــوم

من هایم ، تو باشد ، به غیر تـــــو را ، نخــــواهم ....
  

 

عشق ببار

 

دادِ دل | دحوالارض است ....

يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ق.ظ

 

دحوالارض است و شب است  و دلم بهانــــه میگرد
کسی ولی گریه هایم را نمیبیند ...
 

 

امشب مرا چه شده!! نمیدانم !!!

به حتم تو بهتر از من میدانی مرا چه شده

 

 

آقا من این سنگینیه دل را
جز با تو و معبود با هیچکس نمیتوانم گفت ...

 

 
آقا تو را به خـــــدااااااا یک نگاهی کن
تو خـــوب میدانی : مرا همین یک نگاهِ تو کافی ست ...

 
 
مولا دگر چشمان من سویی ندارند
جانا دگر من در بدن نایی ندارم ...

 
 
بغض گلو گیرم خدا امشب عجیب است
شعرم خدا با اشک و آه امشب عجین است ...

 
 
اصلا چه دارم مینویسم؟ چیست؟ از کسیت؟
آقا فقط میدانم اینها ، هرگز ز من نیست ...

 
 
مَهدی بیا ، قلبم دگر تاب تپیدن هم ندارد
ای جانِ من : مَهدیِ من ، رخ بِنْمای این زینبت دیگر توان ایستادن هم ندارد ...

 
 
ای سید و مولای من عشقت درون سینه ام غوغایی به پا کرده
این عشق آسمانیه تو آنقدر بزرگ است ، قلبم براش کوچک و تنگ است ...
 
 
میکوبد این عشق خود را به دیوار و درِ قلبم
راه رهایی میجوید او برای بیرون زدن از قفس قلبم ...

 
 
میکوبد و دردی میان سینه میپیچاند مرا در خود
اما این دردِ عشقِ توست سید مَهدی ام شیرین و زیباست از برایم ...

 

 

عزیزم : دحوالارضِ من :

همین حضور و ظهور تو در قلب کوچکِ من است بابای آسمانی ام

دحوالارضِ من نگاه عاشقانه ی توست : عشقِ من

دحوالارض

 

دادِ دل | سه نقطه چین ...

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۴ ب.ظ

 

     ♥♡ السلام علیک یــــــا اباصــــــالح المَهـــــدی ادرکنـــــی ... ♥♡

(م.ح.م.د)

سلام بهترینم ...
سلام نفس های هر روزه ام ...
سلام تمام هستیه من .. مولاااااا جان ...
سلاااااام امامم ...
 

 
چرا آقای من ....
چرا سالها که نه .. هزاره ها که نه .. قرررررنهاست ز بردن نامت مَحرومم ؟؟! ......
چه بی لیاقتم منه کمترین که قرنهاست هم ز دیدن رویِ چون ماه تابت مَحرومم (و تو در پَسِ پرده ی غیبتی) و هم ز بردن نام زیبایت تا زمان غیبتت ... .

 
عزیزم ... این روزها تو را باید این گونه صدا بزنم : (میم.ح.میم.دال)

 

 
یا صاحب الزمانم ... چه روزها که خیال میکردم اگر ز بردن نام زیبایت محرومم ، میتوانم "سید مَهـــــدی" بخواممت ...
خیال میکردم میتوانم این لقب سراسر نور و با شکوهت را بر زبان بیاورم ...
اما .... انگار باز هم خوش خیالی کرده ام...
چه روزها که "بابا مَهدی" صدایت زدم و گاه جوابم دادی ...
و چه بی اندازه تو مهربان و پر عطوفتی : که گستاخی ام را به رویم نیاوردی ..... بلکه ............
بابا ... : از این پس باید اینگونه صدایت کنم : بابا (سه نقطه چین) ....
باید (م.ه.د.ی) _ (میم.ه.دال.ی) صدا کنم ت ...

 

 
بابا .... نگاه کن .... هرچه میگذر به نقطه چین های نامه هایم برایت افزوده میشود ...
از حالا دگر جایِ نامِ بهترین بابای دنیا نیـــز میان نامه هایم خــــــــــالی ست...
بابا.... نگاه کن .... تمام نامه ام پر از نقطه چین شده ......
این نقطه چین ها را باید خودت بیایی و پر کنی ....
پس کی خواهی آمد ؟؟؟ آخر هرچه دیر تر بیایی به تعداد نامه های پر نقطه چینم اضافه میشود ........ آنوقت کارت درآمده است هاااا بابا ....

 

 
همین حالا هم کم نیست نامه هایی که برایت نوشته ام و پر از خالی ست ...
خالی از دست خطِ زیبایت .....
شاید آخر روزی برسد که تمام نامه ام فقط با نقطه چین ها بر شود .....
..........
......
..

 

 
بیا ..... بیا تمام آنچه برایت نوشته ام انتهایش باز مانده .... جای امضایت خالی ست ....
تمام انتهای سطرهایم باز مانده و خالی و خیس است ... باید پُر شوند .......
با دانه دانه اشک هایم ، انتهای سطرهایم ، بلور آذین شده ...
بیا بابا مَهــ.......... [گریـــــــــــــــه...]
.

 
بگذار لااقل برای آخرین بار بگویم :
بیا بابا مَهـــــــدی ام ....

بیا عشـــــقِ آسمـــــــــانیِ من ....

بیا بهتریــــــــــن بابای عــــــــالم ....
بیـــــــــاااااااااااااا .....................

 

 

دادِ دل | کی شود بیایی ...

سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۵ ق.ظ

 

........... ، ....... ، .... ، ....

آقا جان کی شود ما هم پس از هزار و صد و عندی ساااااااااااال روزی  تو را ببینیم

 
کی شود بر این زمین سرد و خشک ما قدم گذاری ؟؟

 
کی شود بیایی و بر جهان حکم رانی کنی و دوباره بهار را به زمین بازگردانی و ما بر گردت بچرخیم ...

 
کی شود که جمال دلآرایت را ببینیم و جان نثارت کنیم ... ؟

 
 کی شود بیایی تا به تمام جهانیان نشان دهم که یوسف زهرا ... همانی ست که هیچ کس نفهمید برایش جان نا قابل آدمی که سهل است ... به پایش تمام آسمان و زمین سجده میکنند

 
کی شود بیایی تا تو را به رخ این ماه که در آسمان خود نمایی میکند بکشم ... تا بفهمد هیچگاه نتوانسته در تاریکی شب نور بر زمین بتاباند ...

 
کی شود بیایی و خورشید در برابرت سر خم کند ..

 
کی شود بیایی و دلها را از این سر دنیا به آن سر دنیا به هم پیوند زنی بی آنکه نیازی به این امواج اینترنتی و غیره و غیره باشد ...

 
آن روزی که انسانها همه دلهاشان در گروی توست و همه میدانند که هیچ مانعی ندارند که از آن سر دنیا ملاقاتت کنند ...

 

آنوقت آن دلهایی که همه در دستان توست همه با هم در ارتباطند حتی با فرسخها فاصله ...

 
آنوقت تو میشوی تنها رابطِ برقراری ارتباط ها ...

 
تو میشوی تنها اتصالِ وصل دلها ....

 
و میشوی تنها راه رسیدن به بهترین ها ...

 

دادِ دل | دلم سر ریز شده از عشقت باز ..

سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۳۲ ب.ظ

سلام بر مَهدی

 

♡♥ سلام امامِ عزیزتر از جانم ♥♡

♡♥ سلام مَهدی ام ♥♡

 

باز هم دلم سر ریز شده از عشقت

باز هم میخواهم کمی از حرفهای دلم را با تو بگویم

تویی که در عمق جان و دلم نفوذ کرده ای

این دل دگر از من نیست .. از آنِ توست

این من .. دگر من نیستم

نه ... من دگر نفس کم نمی آورم

وقتی تو را هر دَم نفس میکشم

من دنیای بی تو را دگر نمیخواهم وقتی که دنیایی با حضور تو را تجربه کرده ام

من دگر پنج شنبه ، جمعه هایی که بوی تو را ندهد

نفس نــــــــــمیکشم

 

 

اللـّــــــهم عجّـــــل لولیّک الفــــــرج و العافیة و النّصر
و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ...
 
اللَّهُمَّ صَلِّے عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ والعَنْ أعْدَاءَهُم اَجمَعین

دادِ دل | آسمانی شدنِ شهید سید مرتضی آوینی

چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ب.ظ

مکه برای شما ، فکه برای من

بالی نمیخواهم

با همین پوتین های کهنه هم

میتوانم به آسمــــــان برم

 

" شهید سیّد مرتضی آوینی " ♥♡

 

 

او با همان پوتین های کهنه اش به آسمانها سفر کرد

در این سفر نه بالی میخواست برای پرواز

و نه ریسمانی که با کمکِ آن خود را بالا بکشد

و نه کفشها و لباس هایی نو و شکیل .

او تنها دلی میخواست عاشق و آسمانی

 

دلی که به آسمان نشان داد ..

بی پَرِ پرواز هم .. میشود به سمتش پَر کشید

و لباسهایی خاکی و پوتین هایی خاکی و کهنه

اما ارزشمند تر از طلا

این ها سید مرتضی را

سید شهیدانِ اهل قلم کرد و

به آسمــــــــــان برد

 

♡♥ سفر آسمانی ات مبارک سیّد جان ♥♡

 

شهید سید مرتضی آوینی

 

دادِ دل | آخر الزمانه است

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۸:۱۱ ب.ظ

.....

راست میگویند ...

آری راست میگویند : که دوره آخر الزمان است ..

آخر الزمانه ای که مردها ، همچون زنان ... و زنان ، همچون مردان میشوند ..!!

 

آری ...

در زمانه ای که مــَــــــن به جای مردها چشم میدوزم به زمین ... ،

آخر الزمانه است

 

آنجایی که : به جای آنکه مردهای سرزمینم مردانه چشم ببندند از من و همه ی خواهران سرزمینم ،

من باید از شرم چشم بدوزم به زمین  ... و سنگ فرشهای خیابان را متر کنم ... ،

آخر الزمانه است

 

وقتی چادرِ من ، که ارثیه ی مادرم زهـــــــــراست .. میشود مایه ی تمسخر برای عده ای ،

وقتی مردانگی و چشمانِ به زمین دوخته ی مــــــــردان سرزمینم .... میشود مایه ی تمسخرِ عده ای ،

آخر الزمانه است

 

در دوره ای که اگر دلی

عشقی غیر از عشقهای زمینی را در خود جای دهد ... میشود مایه ی تعجّب ،

دلی که عاشق شهدا ست ،

دلی که عاشق مَهدی ست ،

میشود تنــــــــــها... ،

آخر الزمانه است

 

 

آخر الزمانــــــه است آقای من

و من در این دنیا ، سالهاست بی تو "و تنها با حسِ حضورت در قلبم" زندگی میکنم

اما دگر توان بی تو بودن در این زمانه را ندارم

محبوبِ من بیــــــــــــــــــــا ... مَهدی ام

 

به امید دیدار عشــــــقِ من 

 

اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـد
و عَجِّـ‗__‗ـل فَرَجَهُـ‗__‗ـم
 
اللـّــــــهم عجّـــــل لولیّک الفــــــرج و العافیة و النّصر
و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ...
 
اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـد
و عَجِّـ‗__‗ـل فَرَجَهُـ‗__‗ـم
 

دادِ دل | آقای من سلام ...

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۴۱ ب.ظ

آقا سلام ...

مولا سلام ...

جانــا سلام ...

 

چه کنم فدایت شوم ...

نمیتوانم ...

نمیتوانم ... دست خودم نیست ...

نمیتوانم که ننویسم ...

چشمانم میسوزد ...

 

این واژه ها کمی آرامم میکنند ..

نمیدانم چه سری درونشان است ...

که وقتی برای تو بر روی صفحه ای نقش میبندند اینگونه میشوند ... آرامش بخش ...

 

آری شاید واژه هایم غمگینند ...

شاید کسی را خوش نیاید از .......................

.............

......

نمیدانم آقای من .. نمیدانم چه بگویم ...

از اعماق این زمین تا اوج آسمانها با تو حرف دارم ...

اما چیزی مانند سنگ راه گلویم را بسته ...

فقط همین قدر بگویمت که دلتنگم ...

نادیده دلتنگ شدن شاید عجیب بیاید ...

شاید بگویند نمیشود ...

امـــا .....

.

.

 

آقا جان سفر کوتاه کن مولا ...

نمیشود همه حرفها را هرجایی گفت ...

بیا تا در محضرت ...

چشم در چشمان پر مهرت ...

رو به رویت بنشینم ...

بدون اینکه لب به سخن بگشایم ...

با تمامی قلبم از اعماق وجود .... از این روزهایم ...

که میدانم میدانی روزگارم چگونه است ... بگویم ..

تو همه را میدانی ... همه ای که بر روی قلبم جاگذاشتی اشان .. اما خب این منِ کوچکترین ... انسانم ...

انسانم و بعضی حرفایی که جز با خودت نمیتوانم با کسی بگویمشان ... بر دلم سنگینی میکند ...

بیا آرامِ جانم ... بیــــــــــــا ...

 

دادِ دل | خدایا ...

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۰۱ ب.ظ

سلام معبود بی همتایم ...

سلام خدای مهربانم ...

ممنونم از تو که عشقی را در دلم نهادی بی مثال ...

مــَــهدی را هدیه کردی به قلبم بی امان ...

 

خدایا بی اندازه دلتنگم ...

خدایا تنها مانده ام در زمین بی مَهدی ...

 

خدایا این روزها جسم بی جانم ...

از نزاع بین روح و نَفسَم خسته شده ...

بی جان تر از بی جان گشته ...

 

خدایا دل و روح عاشقم مَهدی میخواهند ... عجیـــــب ...

خدایا دلم مدام فریـــــــــاد میزند ...

دادِ دلم گوش فلک را کر کرده است ...

خدایا تا کِی باید دلم را در بیابانی که هیچ کس جز خودم در آن نیست داد بزنم ...

خدایا دل خوشم به همین دنیای کوچکی که در این دنیای مجازیِ بی انتها ...

برای خود ساخته ام و تنها بازدیدکننده هایش توئی و سید مَهدی ...

و میدانم دلنوشته هایم را کسی جز تو و مَهدی ام نمیخواند ...

این دنیای کوچکی ست بین من و تو و مَهدی ...

من این دنیای سه نفره را عشق می ورزم ...

اشکهایم امضای این عشق و این عاشقانه هاست ... پای دفتر عاشقی ام ...

تا جان در این جسم بی جانم هست دست از نوشتن ها بر نمیدارم ...

این نوشته ها و عاشقانه هایم ...

این قلمی که اکنون در دستم هست ...

از من نیست ....

از توست ...

از مَهدی ست ...

من هیچگاه نمیتوانستم اینگونه بنویسم ....

قلمم این چنین نبود....

خودم خوب میدانم که نداشتمشان ....

و بر من هدیه اش کردید ...

آری چون هدیه تو و سید مَهدی ست بیشتر عاشقم میکند ...

من دست از این نوشتن ها بر نمیدارم ...

لااقل تا زمانی که میدانم مخاطبانِ خاص عاشقانه های من :

که توئی و آقایم ...

همیشه به من سر میزنید و دادِ دلِ بی قرارم را میشنوید ...

 

خدای من ...

برای تو و مَهدی نیازی به هجی کردن دلم ندارم ...

خودت میدانی قلبِ عاشقم چه میخواهد ...

خودت میدانی این قطره های اشک روی گونه هایم چه میگویند ...

میدانی چه میخواهم خدایم ...

نمیدانم تورا به چه قسم دهم معبود بی همتایم ...

تورا به خودت قسم به بزرگی و جلال و جبروتت قسم ...

برسان عشقم را ...

برسان مَهدی ام را ...

سفرش کوتاه کن خـــــــــدا ...

دلتنگ و بی قرارم خدا ...

عاشقم کردی که فقط دلتنگ شوم و بی قرار و آشفته خواب و سردر گم بر روی زمین و .... ؟؟!!

خدایا خودت به فریـــــادم برس ...

خدایا جون ... هیچگاه .. هیچگاه .. هیچگاه ...

این عشق و این بی قراری و خودت و مَهدی را از من مگیــــــــــــــر ...

مگیر معبودم ...  

هزاران هزار بار شکرت پروردگارم ... شکرت به خاطرِ مـَـ💕ـهدی شکـــــــــــــــــــر

.

.

.

.

.


اللـّــــــهم عجّـــــل لولیّک الفــــــرج و العافیة و النّصر
و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ...

 

  

دادِ دل | عطرِ تو

پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۳۸ ب.ظ

 ︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤︵‿❤

آقای مهربانِ من ...

پنج شنبه ، جمعه هایم عجیــــــــب بوی تورا میدهند جانم فدایت ...

من آنچنان عمیــــــــــــق نَفَــــــــــس میکشم ...

تـــــا از عمق جان عطـــــــــــرت را استشمام کنم ...

 

 

دادِ دل | دلتنگ تو و جمکرانِ تو

پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۱۹ ق.ظ

 

دوباره هفته به پنج شنبه رسید و من ...

دلتنگ شدم ....

دلتنگ تو و جمکرانِ تو ....

جمکران شاید بهانه ای باشد برایم ...

اما عزیز دلِ من ...

محبوبِ من ...

چندگاهی ست بهانـــــــــــــه گیر شده ام ...

 

گاه و بی گاه دلم برایت عجیـــــــــب تنگ میشود ...

 

دادِ دل | قرارِ عاشقانه ...

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ

ܓ✿

سلام فدات بشم آقا جونم ...

وااااااااااااای من دارم میام بابای آسمونی .... 💕

خیلی وقته منتـــــــــــظر بودم ...

آری شده ام زائر جمــ ღ ـــکران کوی تو مولای من ....

میام تا از میدون و خیابون انتظار بگذرم و در محضرت عاشقانه به نظاره ات بنشینم ...

میای بابا جون ؟؟

من منتـــــــــــــظرت میمونما ....

 ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿   ܓ✿


ܓ✿ قرار ما : پنج شنبه - حیاط مسجد جمکران - رو به روی گنبد همیشه آسمانی ات .. 

علی علی ... مَهــــــــــدی جانم ... من منتظرت میمانم...

دادِ دل | خوش آمدی رسول م

شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۳۷ ب.ظ

شب میلاد مهربان ترین پدر خلقت است

همان پدر دلسوز هدایت

که دل نگران هدایت اهل زمین بود

با دینی یکتا برای خدایی یگانه به میان اهل دنیا آمد

تا راه ابراهیم و نوح استمرار داشته باشد و

مسیر هدایتگری موسی از نیل دنیا عبور کند

و از پاکی عیسی به

یگانگی محمد برسد

میلاد خاتم پیامبران زمین است

آمد

قدم بر  خلقت گذاشت تا حُجت خدا برای هدایتگری کامل شود

و چشم دل اهل آفرینش نورانی شود

مولای من

عیدت مبارک عزیز ناپیدای من 

میلاد صادق ترین هادیِ دین اسلام است

میلاد مولایم صادق

که هر چه صداقت در برابر صِدق کلامش زمین گیر می شود

همان پدر علم ناب خداوندی

که از باب علم ش دین اسلام پاک و بی تحریف به دست من رسید

تا در سایه ی علم و ایمان م به  تو برسم

و امشبی را میهمان بزن عاشقانه ات باشم در خلقت

می دانم خوش حالی

می دانم شادمانی عشق من :

جان م به قربان برق لبخندت مولای من

در غیبت امشبی را لبخند می زنی

و به برکت لبخندت دل اهل خلقت را روشن می کنی

میهمان رسول الله که هستی

به دیدار صادق آل محمد که می روی :

سلام گرم آسمان ت را هم به پدرانم برسان و

بگو

برای ظهور مولایم دعایی عاشقانه بخوانند

تا خداوند به برکت نفس های آسمانی شان مولای مرا ظاهر کند

دادِ دل | بیـــــا مــَـــ💕ـــهدی ام

پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۱۶ ب.ظ

💕  بسم رب المَهدی ..  💕

سلام مَــ💕ــهدی جانم ...

آقا جان چه بگویم نازنینم

چه بگویم از دلتنگی و بیقراریه دل ...

...........

......

 

 

آخر آقـــــــا چرا زمانش نمیشود که ببینمت

چقدر باید هر پنج شنبه و جمعه به این دل وعده ی دیدار دهم

و باز جمعه که گذشت بگویمش که بشین تا هفته ی بعد ....

 

آقــــــــا تا به کِی باید مهمان اشکهای شبانه ام باشم

تا به کِی باید اینگونه : نادیده عاشقی کنم ت

آخر تا به کِی قرار است که تنها بمانی امامم ...

تا به کِی باید در انتظار باشی فــــــــــــدایت شوم ...

کِی سحر میشود آخر

کِی از پشت ابرها سر بر می آوری عشقِ من

کِی میشود که بیایم و چشم در چشمان پر مهرت

تورا عاشقانه به نظاره بنشینم  💕 

بیا مهدی ام بیا قربانت شوم تک سوار آسمانی ام ...

💕  بیـــــــــــــــــــ💕💕💕ـــــــــــــــــــــــا  💕 

یـــــــــــــــا مَــــــ💕ـــهدی


 

دادِ دل | باران چشمانم ...

چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۲، ۰۲:۵۳ ب.ظ

http://s1.picofile.com/file/7210445478/SA.jpg 

💕         
  '       '         '   💕     '       '

       '        '        '  💕

      '     '    💕         '

   '   💕     '         '        '

       '  💕         '

     '          '         💕   '

               💕    '           '


  💕  آری اینها باران چشمان من است  💕

  💕  کز فراقت قطره قطره میچکد از دیده ام .. آقای من  💕


http://ac-del.persiangig.com/image/lovely/SuperStock_1566-042795.jpg

دادِ دل | سفر

دوشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۴۰ ق.ظ

💕 مهدی 💕

قلب ها را ببین

ضربان دارند

در حال نوشتن بودم

که این قلب ها به شور آمدند

و مرا به عاشقانه ای عاشقانه دعوت کردند

امروز دل م بی اندازه تمنای تو را دارد

امروز فقط تو را می خواهم

مثل هر روز از دنیا از زمین از آسمان

از هر چه در خلقت بهانه دارد برای حاضر بودن : فقط تو را می خواهم

💕 مهدی 💕 را 

می دانی عشق من : دلتنگم از ناپیدایی ات اما خدا را چه دیده ای

شاید روزی آمد و پیدا شدی برایم

شاید روزی آمد و پرده های لطیف ناپیدایی از قامت قیامت نشانت برداشته شد

و تو

میهمان نگاه م شدی در خلقت

دل م قصه ی ظهور می خواهد :

راوی قصه های عاشقانه ام را صدا بزنید !

بیا 💕 مهدی 💕 جان : 

برای م کمی بازخوانی کن قصه ی آمدن ت را

کمی روایت گری کنی قصه ی دلتنگی های ت

این روزها دلتنگی ام برای تو به هزار هزار هزاره رسیده

که 💕 مهدی 💕  باشد و من نباشم

این روزها خیال م در هوای خاطره ات عجیب به پرواز در آمده

مسافر ظهورم

اما در مسیر حضورت جلوه گری ها میکنی

و با هزار جذبه صدها روز را باید بمانم

تا خاطرم از خاطره ی معجزه آسایت آرام بگیرد و دوباره

سفر آغاز کنم اما

دلم رهایی می خواهد

کمی بیشتر مرا از حوصله ی اهل زمین و این غیبت نفس گیر بردار :

مرا همسفر خودت کن

اجازه بده حضور را با تو و در محضرت عاشقانه قدم برنم

دادِ دل | بزم عاشقانه

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۵ ب.ظ

امشب غوغایی برپاست

اهل زمین برخیزید

قیام کنید 

امام حیّ و زنده ی خلقت در حال آمدن است

مولای من

چقدر این لباس آسمانی امامت  بر قامت بی همتای ت برازنده است

چقدر لذت بخش است : در زمانه ی زنده بودن ت من هم زنده ام و

در لباس امامت  و در منصب والای ولایت می بینمت

تبریک عشق من

تبریک مولای من 

اهل زمین را به بزمی عاشقانه دعوت کرده ام برای جشن امامتت

می خواهم ولایت مولایم را در خلقت به رخ اهل زمین بکشم تا بدانند

عشق من    مهدی  ♥   :

امام همیشه حاضر در آفرینش است و قرار است باقی بماند

در مقام والای امامت تا آخرین روز

تا ولایت برقرار بماند در خلقت :

ولایت تا بوده برای شایستگان و صالحان اُمت سَروَرم محمد بوده و

برترین بازمانده ی زیباروی خلقت :

در این آخرالزمانه مولای من  ♥    مهدی  ♥  ست

امام مهربان من :

در برابرت زانو می زنم

و ترا در مقام امامت ت می ستایم و

عهد می بندم بر مقام ولایت ت :

وفادار بمانم تا اخرین نفس ,

سر تعظیمی عاشقانه خم می کنم در برابر مقام والایت عزیز من

دادِ دل | عشق من تسلیت

پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۱۳ ب.ظ

امشب ملایک هفت آسمان برای تعزیت و تسلیت به محضرت می آیند

تا کمی از بار غصه هایت کم کنند

مولای من

امشب دل من هم شبیه دلتنگی های تو شده

لبریز از دردم

سرشار از غصه ها

دل به آسمان عاشقانه هایم می زنم با تو

دل ت را خالی کن

کمی از غصه هایت بگو

از ظلم ظالمانه زمانه

از شهادت بابا

آه دنیا

شکایتم را از تو به کدام محکمه ببرم در زمین

که آسمان نگاه مولایم را بارانی می خواهی!

بیا عشق من

می خواهم همدرد غصه هایت باشم در غیبت :

کمی روبروی آسمان ت بنشین

کمی قصه ی دلتنگی بگو برایم

سراپا گوشم برایت 

دل خالی کن عزیز من

عشق من

لب بگشا 

بیا عشق من

دلم تاب ماندن در این گوشه ی تنهایی را ندارد

دست دلم را می گیرم

سری به غیبت می زنم 

کمی کنار تنهایی ات می نشینم تا دل ت از غصه ی شهادت بابا

آرام بگیرد

سری به غیبت می زنم و کمی

برایت آیه های قرآن را عاشقانه تلاوت می کنم

تا دل ت به ذکر عاشقانه های خدا آرام بگیرد 

سری به غیبت می زنم و کمی

برایت إنشراح می خوانم

تا خدا  دل مهربان ت را شرح صدری آسمانی عطا کند

آرام باش عشق من

دادِ دل | دلم گرفته آقاجون ...

چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ق.ظ

♥• بسم رب المهدی ... •♥

سلام مَهــــــــدی جانم ... سلام آقای من

مولایمخوب است ؟ جانم آرام است ؟

......

آخه شما کجایی عشق من ؟ آخه چرا انقدر تنهایی مولاااااااااااا ؟

دلم یه دنیا گرفته ... 

 یه دریا دلتنگم براتون ...

..........

......

..

آخه آقا هیچکس واقعا با شما نیست ...

هیشکی به فکر شما نیست ...

هیچکس حاضر نیست به خاطرتون ، نمیگم از همه چیز حتی از یه چیز کوچیک یه منفعت کوچیک خودش بگذره ....

هیچکس خالص نیست ...

هیچکس جان بر کف نیست ...

هیچکس دلداده نیست ...

هیچکس عاشقی بلد نیست ..

هیچکس سربازی بلد نیست ...

هیچکس تشنه نیست ...

هیچکس شهید و هلاکت نیست ...

هیچکس برای تو زندگی نمیکنه که برای تو شهید بشه ...

اگه شهادت و دوس داشته باشن

شهادت راحتو برای خودشون میخوان حاضر نیستن سخت بگذره بهشون ...

همه اینا رو دارم به خودمم میگم آقا جون ...

به خودم بیش از همه شک دارم ....

فک میکنم دیگه هیچ کسی رو نمیشه شناخت ...

حتی خودمو نمیشناسم ...

.....

عاشقان وسربازان جان برکف و خالص و بی ریات

اگه هم باشن انقدر کم اند که به چشم نمیان ..

انقدر کم اند که در توانشون نیست که کل جهان و آب و جارو کنن برات ..

انقدر کم اند که هر چه میکنن زمین آماده نمیشه ...

زمینه سازی برای ظهورت عاشقانی را میطلبد

که فتح کنند قله عشقت را در فراسوی عالم ...

....

دلم خیلی گرفته ..

طوفان زده س این دل ...

از هم پاشیده ...

فدایت شوم ..

بیا و دستی بر این قلبم گذار آرام جانم ...

بیا لطفی نما بر زینبت جان جهانم ...

چرا من خود خواستارم زینب باشم برایت نازنینم ..

اما عزیــــــــــزم ... من آن زینب که نیستم جانم فدایت ...

من آن صبر عجیب زینب کبری ندارم ..

خدایش آن صبر را بر او عطا کرد ...

منه نالایق دنیا بدیده ، گر آن دم لایق آن صبر بودم ...

خدایم از کرم عطایش را عطا میکرد بر من ...

عزیـــــزم ... جــــان من ... عشــــقم ... همه هستیِ من

نمیخواهم حال نزارم را ببینی... ولیکن میدانم که هر دم

رسد اخبار لحظه ، لحظه هایم از برایت

.............

.......

...

.

عاشـــقانه دوستت دارم ...من فدایت

تنها آرزویم این است : اگر قرار بر رفتن بود ببینم روی ماهت بعد بار سفر بر بندم ...

همین آقا .. همین

....

اللـّــــــهم عجّـــــل لولیّک الفــــــرج و العافیة و النّصر
و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ...

دادِ دل | دوستت دارم

پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۲۶ ب.ظ

به بهانه ی آمدن بهاری دلپذیر :

باز هم جمله سازی می کنم برایت تا بدانی

من عاشقانه

" دوست ت دارم " در زمین

هر چند من در زمین ساکن ام

اما دلم در گردش عاشقانه ی خلقت بر مدار حضورت جهانگرد شده

با تو و عطر پیراهن ت می گردد

و می چرخد

و قلم  را به هزار بهانه بازی می دهد

تا واژه ها جان بگیرند

و به " نام مهدی " کنار هم مؤدب بنشینند

بهار آل محمد آمده مهدی جان

چقدر دعا کردم تا خدا به برکت وجود آسمانی ات رفع بلا کند از خلقت و

تو شدی بهانه ی تمام آرزوهای مستجابم در زمین

سرت سلامت عشق من

هزاران سپاس تقدیم به محضرت در هستی :

خوب شد تو را دارم تا اگر کارم روزگارم به بلایی رسید

به اشارت نام ت رفع بلا کند خداوند از زمین

مولای من

دلت روشن به آمدن ربیع

دل گرم شدم به پایان مصیبت ها

امیدوار شدم که غصه ها  مسافرند و آن چه برایم می ماند

فقط حضور گرم توست در خلقت

می خواهم تمام عشقم را در یک جمله تقدیم ت کنم :

" دوست ت دارم عشق ناپیدای من "

دادِ دل | قرار زمینی

دوشنبه, ۹ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۴۳ ق.ظ

در تقویم های زمینی

چند روزی به پایان صفر مانده

اما ....

مولای من

می دانم مسافری

به دیدار سَرورم محمد می روی

سلام مرا هم به پیامبر عزیزم برسان

می دانم شب ها در بقیع در خلوت ترین گوشه ی دنیا بزمی عاشقانه داری با ساکنانش

می دانم شمع روشنی هم نیست

خودت ماه تابی عزیز من بر تاریکی دنیایی بقیع خودت بتاب تا اهل زمین ببیند

چه ماه تابی به جا مانده از همین غریب نشینان زمین

مولاجان

می دانم به مشهد الرضا هم می روی

سلام مرا هم به آقای رئوف خلقت برسان

و بگو دلم مشهدُ المهدی می خواهد

می خواهم خادم مولایم باشم در شهر آرزوهای ظهورش

می خواهم با آمدنت

بقیع را چراغانی کنیم

ترا به نام رسول خاتم : به وصل بخوانیم

و رضا باشیم از داده های خداوندی

مولای من

غصه ها مسافرند مثل ماه صفر

می روند

اما آنچه ماندنی ست تویی و قلب مهربانت

دعای آرامشم تقدیم به محضرت

آرام باش عشق من : قراره زمین به آرامش تو برقرار است

دادِ دل | امان از این پنجشنبه های زمین آقا ..

پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۳۸ ب.ظ

 " بِسمِ رَبّ المـَــــــــهدی ... گل تقدیم شما


http://s1.picofile.com/file/7462726983/4.jpg

امان از این پنجشنبه های زمین آقا ..

چقدر زود به زود به هم می رسند و

مرا آشفته ی نیامدنت می کنند ...

از کدام قصه شروع کنم ؟

از کدام پنجشنبه ؟

از اولینش که مرا بیقراره حضورت کردی و

در پس پرده پنهان شدی ؟

یا از آخرینش که مرا بی تاب ظهورت کرده ای ؟

بیا ببین ..

باز هم من مانده ام و ثانیه های رو به پایان پنجشنبه ی

دیگرم با تو ..


نمی دانم با کدام واژه بگویم ؟

در انتظار نفخ صوره ظهورم آقای من ..

چشم براه قیامت زمینم ...

بیا : قیامتم را برپا کن ...

بیا : صور را می دمند : صحرای محشرش با من ..

دلم را بر صراط مستقیم ظهورت پهن کرده ام :

محشری برپاست این گوشه ی زمین در جان من ..

بیا و از محشره بیقرارم عبور کن ..

اجازه بده سایه ی قامت دلربایت بر صحرای جانم بنشیند ..

بیا قدم بر جانم بگذار ..

جانم به قربانت ... : ......

.................................................................

......... بمانـــــــد..........

واژه ای پیدا نکردم برای ادامه ...

نقطه چین ها : یعنی : می نویسم بعدا ..

امضا: آسمان

 گل تقدیم شما" اللّهم عجّل لولیّک الفرج و العافیة و النّصر

 و جعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه ... " گل تقدیم شما 

کدهای عکس و تصویر