انفطاری دوباره
نزدیک ه سحر بود
شِکاف ی آسمانی در خلقت پدید آمد
و قاب آبی آسمان با ماه ش :
به احترام ت دو نیم شدند و
آفرینشی زیبارو میهمان ه زمین شد
و خدا هر چه زیبارویی داشت
به آینه ی جمال ت بخشید و
شدی تجلی ه خدا در زمین
این روزها خلقت لبریز از عطر حضور توست و
من در زمین بیقراره وصل م برای ت
مولای من
میلادت بهانه بود
تا شمع های روی کیک ه حضورت را به بهانه ی پایان ه غیبت :
خاموش کنم
و تو را در حضور :
عاشقی کنم
شمع های غایب بودنت به شُکرانه ی حضورت :
فوت شدند
خودت که نیامدی به نیابت از تو :
شمع های غیبت به " نامِ مهدی " :
" خاموش "
از امروز غرق در حضورم برایت
مرا در دنیای حضورت قبول کن
که می خواهم با تو در خلقت نَفَس بکشم
و تو را تا ظهور عاشقی کنم
تولدت مبارک عزیز ناپیدای من
- ۹۳/۰۳/۲۴