** نامه ی عاشقانه ی بابای آسمانی تان مَهدی زهرا ....
آقای من ، مهربانم .. سلام
سلام مَهدی جان ...
سلام آرزویِ دلِ بی قرارم ...
سلام تمام هستیِ من ...
سلام تنها کــَـس بی کسی هایم ...
سلام مولای عزیز تر از جانم ...
آقای من .. جانِ من :
دلِ گرفته ام این روزها ... حرفهای بسیــــار دارد با تو ...
دلتنگی ام این روزها به هزاره رسیده .... تو را میخواهمت مهربانم ...
امروز امــــــــــا ... اجازه بده اگر این آخرین ..... . ... ........... ............ هیچ .... هیچ
مَهدی ام امروز اجازه بده کمی بی پرده با تو سخن کنم ...
بگذار پرده بردارم از تمام نبودن هایت ...
.
.
اصلا نـــــــــه ....
اینبار خودت بیا و بنویس ... من نمیتــــــــــوانم ...
خودت بیا و در جمع عاشقانت حاضر شو و برایشان بنویس و دلبری کن ...
بیا و همان گونه که از منه روسیاه دلبری کردی ،
همان گونه که برای چون منی که از عشق هیچ نمیدانست
آمدی و به دلدادگی دچارش کردی ،
همه ی عاشقانت را دلداده کن .....
بیا عزیزم ... بیا کنارم بنشین ..
بخوان فــــــدای صدایت ... بخوان در گوشِ جانم ...
بگو برای عاشقانت از آن عاشقانه های بی مانند ...
.
قلب تپنده ام منتظر شنیدن است
منتظر نامه ات تا برساند به دست عاشقانت ...
...........
................
آرام بخوان عزیزتر از جانم ...
باید با تمامِ جان و با تمام نفس نفس زدن هایم
و با زیباترین و خوش ترین خط
و با پاک ترین احساس و خالص ترین عشق بنویسمش ...
.
.
.
.
.
** نامه ی عاشقانه ی بابای آسمانی تان مَهدی زهرا ........ :
سلام عزیزانم ....
کجایید فرزندانم ؟؟ گاهی به بابا سری بزنید ....
باید برایتان نامه ای بنویسم تا سراغی از پدر بگیرید ؟؟!!
منتظر دیدارتان هستم عزیزانم ... به بابا سری بزنید ...
یا لااقل نامه ای .........
دلتنگ تان هستم ....
پدر ، همیشه مشتاق دیدار فرزندان است
آخر هفته ها را چشم به در میدوزد که فرزند از راه برسد
و پدر با آغوشی باز به استقبالش برود
و در به رویش بگشاید ...
.
فرزندانم سالهـــــــــــاست منتظرم .. ، به بابا سری بزنیـــــــــــد ....
.
هر روز صدایتان میزنم ... آنقدر مشغولید که صدایم را نمیشنوید ...
هر روز برای دیدارتان می آیم ... دق الباب میکنم ... نمیشنوید
آنقدر سرگرم دنیایید مرا نمی بینید ... پشت درهای بسته تان میمانم .. تا که در آخر میروم ...
هر روز دعوت تان میکنم ... نمی آیید ...
هر روز در انتظارتان هستم ... نمی آیید ...
هر روز برایتان هدایایی را میفرستم ... نمیفهمید از جانب کیست؟
نمیدانید این همه نعمت چرا در اختیارتان است ...
هنوز هم دوستتان دارم فرزندانم
بیایید ... بیایید منتظرتان هستم ...
...
امضا : ♡♥ سید مَهدی ... ♥♡